خواب دیدم زلزله اومده شهر کن و فیکون شده و فقط تو زنده مونده ای و ال و بل..... (زمان: اواخر اسفند 87 - مکان : شهر مون، خواب بیننده: یکی از فامیلای نزدیک، جنس : مونث!- سن:33 سال، تحصیلات:خیر سرش فوق لیسانس نمی دونم چی چی از یه دانشگاه دولتی)
خواب دیدم مرده ای و دارن توی یه قبرستون متروکه دفنت میکنن و خودت هم توی مراسم تشیع و تدفینت حضور داری و داری میخندی به ماها (زمان: خرداد 88- مکان : شهر مون، خواب بیننده: مادر خواب بیننده قبلی، جنس:مونث!- سن: حدود 50 سال، تحصیلات: اکابر، شغل: خانه دار)
خواب دیدم با پدرت یه دعوای اساسی کردی کارتون به چاقو و قمه و....... (زمان: چند ماه پیش ، مکان: یادم نیست ، خواب بیننده : همون فوق لیسانسه !!....)
خواب دیدم یه تریلی از روت رد شده...و.... این قصه ادامه دارد...
دیروز با عجله و تقریبا بدو بدو داشتم می رفتم محل کارم که گوشی زنگ خورد. ببببببببببببببببه آقا محمود، خوبی تو؟ چه عجب یادی از ما کردی، ....... خلاصه بعد یه کم حال و احوالو چه خبر و همه خوبن و اینا میگه: دیشب یه خواب بدی ازت دیدم. نگرانت شدم اومد بگه
خواب دیدم توی یه قایق .. دریا.. طوفان ... وسط حرفش دویدم و با خنده گفتم محمود معلومه تو هم به باشگاه خواب ببیندگان فامیل پیوستی ها.... و با زور و زحمت حرفو عوض کردم...
توضیح: محمود داداش همون خواب بیننده اولیه، لیسانس نمی دونم کارگردانی یا چی داره و اسمش توی خیلی از این تیتراژ فیلمای درپیت تلویزیونی هست و.. اینا....